مقاله پژوهشی
روانشناسی نابهنجاری
طیبه بنی اسدی؛ پویا بیابانی؛ فاطمه کریمی اصل؛ صدیقه خواجه افلاطون مفرد
چکیده
هدف این مطالعه بررسی تأثیر حمایت از خودمختاری (یعنی در قالب خودکنترلی) بود. بازخورد) در مورد یادگیری و خودکارآمدی در مهارت پرتاب در نوجوانان مبتلا به ADHD. آزمودنیها 40 نوجوان مبتلا به ADHD (14 تا 17 سال) بودند که به طور تصادفی و به طور مساوی به دو گروه خودکنترل و یوغی تقسیم شدند. وظیفه موتوری شامل پرتاب کیسه های لوبیا با بازوی غیر غالب به سمت ...
بیشتر
هدف این مطالعه بررسی تأثیر حمایت از خودمختاری (یعنی در قالب خودکنترلی) بود. بازخورد) در مورد یادگیری و خودکارآمدی در مهارت پرتاب در نوجوانان مبتلا به ADHD. آزمودنیها 40 نوجوان مبتلا به ADHD (14 تا 17 سال) بودند که به طور تصادفی و به طور مساوی به دو گروه خودکنترل و یوغی تقسیم شدند. وظیفه موتوری شامل پرتاب کیسه های لوبیا با بازوی غیر غالب به سمت هدف روی زمین بود. شرکتکنندگان پیشآزمون (10 کارآزمایی)، مرحله اکتساب شامل 6 بلوک 10 کارآزمایی، و آزمون یادداری شامل 10 آزمایش را اجرا کردند. شرکت کنندگان در گروه خودکنترل هر زمان که درخواست شد، KR دریافت کردند. گروه یوغه با گروه خودکنترل تطبیق داده شد، اما بدون داشتن انتخابی برای درخواست بازخورد. قبل از پیش آزمون، هر بلوک و قبل از آزمون یادداری، همه شرکت کنندگان مقیاس خودکارآمدی را تکمیل کردند. معیارهای وابسته امتیازدهی به دقت و خودکارآمدی بودند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون t مستقل و آنالیز واریانس (ANOVA) با اندازه گیری های مکرر استفاده شد. نتایج نشان داد که شرکت کنندگان در گروه خودکنترل نمره دقت پرتاب را در مرحله اکتساب و آزمون حفظ به طور معنی داری نسبت به گروه یوغه دار داشتند. علاوه بر این، شرکتکنندگان در گروه خودکنترلی نمرات خودکارآمدی قابلتوجهی بالاتری را در مرحله اکتساب و آزمون حفظ نسبت به گروهی که در یوغ بودند گزارش کردند. نتایج این مطالعه نشان میدهد که افراد مبتلا به ADHD از حمایت خودمختاری برای یادگیری یک مهارت حرکتی جدید بهره میبرند.
مقاله پژوهشی
روانشناسی اجتماعی
کیانا ثابت دیزکوهی؛ سید موسی کافی ماسوله
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی میزان فراوانی رفتارهای خودآسیب زنی در دانشجویان بود. جامعه آماری این پژوهش توصیفی را کلیه دانشجویان مقطع کارشناسی مشغول به تحصیل در دانشگاه گیلان در سال تحصیلی 1399-1398 تشکیل میدهند. شرکت کنندگان در پژوهش 508 دانشجو ( 368 زن و 140 مرد) بودند که به صورت در دسترس از میان دانشجویان انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها، از پرسشنامه ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر بررسی میزان فراوانی رفتارهای خودآسیب زنی در دانشجویان بود. جامعه آماری این پژوهش توصیفی را کلیه دانشجویان مقطع کارشناسی مشغول به تحصیل در دانشگاه گیلان در سال تحصیلی 1399-1398 تشکیل میدهند. شرکت کنندگان در پژوهش 508 دانشجو ( 368 زن و 140 مرد) بودند که به صورت در دسترس از میان دانشجویان انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها، از پرسشنامه خودآسیب زنی سانسون و همکاران (1998) و برای تجزیه و تحلیل آن از روشهای آمار توصیفی و مجذور خی دو استفاه شد. براساس نتایج به دست آمده 8/17 درصد دانشجویان رفتارهای خود آسیب زنی دارند. نتایج آزمون خی دو نشان داد که بین دانشجویان دختر و پسر در فراوانی رفتارهای خود آسیب زنی مستقیم، غیرمستقیم و کلی تفاوت وجود ندارد (01/0P>). اما رفتارهای سوزاندن بدن، رانندگی پرخطر، مصرف بیش از اندازه مشروبات الکی و از دست دادن عمدی شغل در دانشجویان پسر و درگیری در روابطی که فرد را در معرض سواستفاده جنسی قرار میدهد و گرسنگی دادن به خود در دانشجویان دختر بیشتر بود (01/0P<). همچنین دانشجویان بومی و عیر بومی و گروههای سنی مختلف دانشجویان در زمینه بروز رفتارهای خودآسیب زنی غیر مستقیم و کلی متفاوت بودند (01/0P<). بر اساس نتایج به دست آمده میتوان بیان کرد که خودآسیب زنی در دانشجویان، رفتاری نسبتاً شایع است. در نتیجه لازم است که این افراد به موقع شناسایی و درمان شوند تا از عواقب منفی این رفتارها کاسته شود.
مقاله پژوهشی
روانشناسی
سولماز دهقانی دولت آبادی
چکیده
سلامت روانی زنان می تواند سایر وظایف آنها را تحتالشعاع قرار میدهد، بنابراین بررسی نقش عوامل تأثیرگذار در سلامت روانی از موضوعات با اهمیت به شمار می رود. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش مؤلفه های هیجانی کیفیت زندگی در پیش بینی سلامت روانی زنان متأهل بود. این پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی بود. بدین منظور از جامعۀ زنان متأهل شهر شیراز ...
بیشتر
سلامت روانی زنان می تواند سایر وظایف آنها را تحتالشعاع قرار میدهد، بنابراین بررسی نقش عوامل تأثیرگذار در سلامت روانی از موضوعات با اهمیت به شمار می رود. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش مؤلفه های هیجانی کیفیت زندگی در پیش بینی سلامت روانی زنان متأهل بود. این پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی بود. بدین منظور از جامعۀ زنان متأهل شهر شیراز ،240 نفر به شیوه هدفمند انتخاب و با استفاده از پرسشنامه کیفیت زندگی (SF-36) و سلامت روانی (GHQ-28) در فضای مجازی مورد آزمون قرار گرفتند. بهمنظور تحلیل دادهها، از روش تحلیل رگرسیون چندگانه (مدل همزمان) استفاده شد. تحلیل داده ها نشان داد که مولفه های هیجانی کیفیت زندگی با سلامت روانی رابطه معنادار دارند (P<0.01). تحلیل رگرسیون همزمان نشان داد که در پیشبینی سلامت روانی زنان متأهل، مؤلفه های انرژی/خستگی، بهزیستی هیجانی و عملکرد اجتماعی کیفیت زندگی نقش مثبت و مؤلفهی اختلال نقش بخاطر عدم سلامت هیجانی نقش منفی دارند. با توجه به یافتههای پژوهش حاضر میتوان نتیجه گرفت چگونگی وضعیت بهزیستی هیجانی، شادکامی و سرزندگی زنان متأهل میتواند در سلامت روانی آنها نقش مهمی داشته باشد.
مقاله پژوهشی
روانشناسی نابهنجاری
حسین نظری مقدم؛ معصومه ملکی پیربازاری؛ فاطمه عشورنژاد
چکیده
هدف پژوهش حاضر مقایسه تصویر بدن و نشانههای افسردگی در افراد مبتلا به اختلال ملال جنسیتی و غیر مبتلا بوده است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از لحاظ روششناسی علی-مقایسهای است. جامعه آماری پژوهش شامل دو گروه از افراد مبتلا به اختلال ملال جنسیتی مورد تایید سازمان پزشکی قانونی کشور در سال 1400 و افراد غیر مبتلا به اختلال ملال جنسیتی بودند. ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر مقایسه تصویر بدن و نشانههای افسردگی در افراد مبتلا به اختلال ملال جنسیتی و غیر مبتلا بوده است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از لحاظ روششناسی علی-مقایسهای است. جامعه آماری پژوهش شامل دو گروه از افراد مبتلا به اختلال ملال جنسیتی مورد تایید سازمان پزشکی قانونی کشور در سال 1400 و افراد غیر مبتلا به اختلال ملال جنسیتی بودند. جهت نمونهگیری 30 نفر از هر دو گروه (15 نفر مرد و 15 نفر زن) به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمعآوری دادههای پژوهش از پرسشنامه چندبعدی نگرش فرد در مورد تصویر بدنی خود (کش، وینستد و جاندا، 1985) و افسردگی بک 2 (1996) استفاده گردید. تجزیه و تحلیل دادهها از طریق آزمون t مستقل و با استفاده از نرمافزار SPSS 20 انجام پذیرفت. یافتههای مطالعه نشان داد میانگین نمرات تصویر بدن (01/0 P˂) و نشانههای افسردگی (05/0 P˂) در افراد مبتلا به اختلال ملال جنسیتی و غیر مبتلا تفاوت معنادار دارد. افراد مبتلا به اختلال ملال جنسیتی در مقایسه با افراد غیر مبتلا، تصویر بدنی پایینتر و نشانههای افسردگی بیشتر دارند.
مقاله پژوهشی
روانشناسی نابهنجاری
افشار هژیر
چکیده
بیماریهای قلبی-عروقی به عنوان یکی از مهمترین بیماری های ناتوان کننده انسان مخصوصأ از لحاظ ویژگی های روان شناختی در سراسر جهان محسوب می گردد. همین مسأله باعث اهمیت مسیر پژوهشی بر روی حالات روان شناختی این بیماران شده است. هدف این مطالعه مقایسه سبک های دلبستگی، سبک های حل مساله و حساسیت اضطرابی در بیماران قلبی-عروقی و افراد غیر بیمار ...
بیشتر
بیماریهای قلبی-عروقی به عنوان یکی از مهمترین بیماری های ناتوان کننده انسان مخصوصأ از لحاظ ویژگی های روان شناختی در سراسر جهان محسوب می گردد. همین مسأله باعث اهمیت مسیر پژوهشی بر روی حالات روان شناختی این بیماران شده است. هدف این مطالعه مقایسه سبک های دلبستگی، سبک های حل مساله و حساسیت اضطرابی در بیماران قلبی-عروقی و افراد غیر بیمار بود. روش این پژوهش از نوع علی-مقایسه ای و جامعه آماری نیز کلیه بیماران قلبی-عروقی در بیمارستانهای شهرستان اردبیل بود. از این جامعه،40نفر(20نفربیمار،20نفرغیر بیمار) با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه سبکهای دلبستگی هازان وشیور،سبکهای حل مسأله کسیدی و لانگ و پرسشنامه حساسیت اضطرابی ریس و پترسون استفاده شد. اطلاعات به دست آمده با استفاده از تحلیل واریانس چندمتغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین سبکهای دلبستگی،سبکهای حل مسأله و حساسیت اضطرابی در دو گروه تفاوت وجود دارد. نتایج این تحقیق نشان داد که بیماران از دلبستگی اجتنابی،دوسوگرای بیشتر و افراد غیر بیمار از دلبستگی ایمن بیشتری استفاده می کنند. بیماران از حل مسأله درماندگی،مهارگری،اجتنابی بیشتر و افراد غیر بیمار از روش حل مساله خلاقانه، اعتماد و گرایش بیشتری استفاده می کنند. بیماران بیشتر از افراد غیر بیمار از نگرانی های جسمانی،شناختی و اجتماعی استفاده می کنند. نتایج این تحقیق در کل نشان داد که سبکهای دلبستگی،حل مسأله و حساسیت اضطرابی عوامل مهمی درتمییز بیماران قلبی-عروقی با افراد غیر بیمار می باشند.پیشنهاد می شود در آینده تحقیق بیشتری درباره متغیرهای دیگر در بیماری قلبی-عروقی بشود تا برنامه های پیشگیری برای این بیماری فراهم شود.
مقاله پژوهشی
روانشناسی
سید تیمور سیدی اصل؛ علیرضا نظری انامق؛ الهام صادقی؛ شهرام جعفرزاده؛ مهدی بدلی
چکیده
این تحقیق به بررسی رابطه بین بازی های ویدیویی و مهارت های شناختی از جمله تفکر انتقادی و تفکر خلاق می پردازد. این مطالعه از نوع تحلیلی و مقطعی بود. جامعه آماری پژوهش را دانشآموزان مقطع متوسطه شهر اردبیل در سال تحصیلی 93-92 تشکیل میدهند. نمونه ای متشکل از 105 دانش آموز که 54 نفر دختر و 51 نفر پسر بودند با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند ...
بیشتر
این تحقیق به بررسی رابطه بین بازی های ویدیویی و مهارت های شناختی از جمله تفکر انتقادی و تفکر خلاق می پردازد. این مطالعه از نوع تحلیلی و مقطعی بود. جامعه آماری پژوهش را دانشآموزان مقطع متوسطه شهر اردبیل در سال تحصیلی 93-92 تشکیل میدهند. نمونه ای متشکل از 105 دانش آموز که 54 نفر دختر و 51 نفر پسر بودند با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. آنها دو پرسشنامه، یعنی آزمون مهارت تفکر انتقادی کالیفرنیا (CCTST) و آزمون تفکر انتقادی (CT) را پر کردند. برای انجام تجزیه و تحلیل، شرکتکنندگان بر اساس تعداد ساعتهایی که هر روز برای انجام بازیهای ویدیویی صرف میکردند به چهار گروه تقسیم شدند، یعنی بدون بازی، کمتر از 1 ساعت، بین 1-2 ساعت و بیش از 2 ساعت بازی، و چهار گروه بر اساس تعداد سالهایی که بازیهای ویدیویی انجام دادهاند، یعنی بدون بازی، کمتر از یک سال، 1-2 سال و بیش از 2 سال. نتایج آزمون آنالیز واریانس یکطرفه تفاوت معناداری را در خلاقیت بین چهار گروه بر اساس ساعتهای صرف شده برای بازی و تعداد سالهایی که آزمودنیها به بازیهای ویدیویی پرداختهاند، نشان داد (05/0P<). تفاوت بین چهار گروه از نظر تفکر انتقادی نیز معنی دار بود (05/0>P). یافتهها حاکی از آن است که افرادی که روزانه تا دو ساعت را به بازیهای ویدیویی میگذرانند، نسبت به افراد غیربازیکننده، خلاقیت و تفکر انتقادی بالاتری دارند.