نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دانشجوی کارشناسی ارشد روانشناسی تربیتی، گروه روانشناسی، موسسه آموزش عالی رحمان رامسر

2 استادیار، گروه روانشناسی، موسسه آموزش عالی رحمان، رامسر، ایران

10.22034/jmp.2024.453378.1100

چکیده

 
هدف: تفکر انتقادی به عنوان یک مهارت برای زندگی به ویژه برای یادگیری در دانش‌آموزان اهمیت بسیار زیادی دارد. پژوهش حاضر با هدف تعیین مدل علّی رابطه تعامل والد-فرزند با گرایش به تفکر انتقادی با نقش میانجی انعطاف‌پذیری شناختی انجام شده است.

روش: طرح پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی به روش مدل‌یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری مطالعه حاضر شامل دانش‌آموزان دختر و پسر متوسطه اول شهر لاهیجان در سال تحصیلی 1402-1401 بودند. 200 نفر از این جامعه به روش نمونه‌گیری در دسترس انتخاب شدند. ﺑﺮای ﺟﻤﻊ-آوری اﻃﻼﻋﺎت در اﯾﻦ ﭘﮋوﻫﺶ از مقیاس رابطه والد-فرزند (PCRS)، پرسشنامه گرایش به تفکر انتقادی کالیفرنیا (CCTDI) و پرسشنامه انعطاف‌پذیری شناختی (CFI) اﺳﺘﻔﺎده ﺷد. سپس داده‌ها توسط آزمون همبستگی پیرسون و روش مدل‌یابی معادلات ساختاری، با استفاده از نرم‌افزارهای 26SPSS- و 10.2-LISREL مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

نتایج: نتایج پژوهش نشان داد که مدل پیشنهادی از برازش خوبی برخوردار است. همچنین تعامل والد-فرزند و انعطاف‌پذیری شناختی بر گرایش به تفکر انتقادی اثر مستقیم دارند (05/0> P). تعامل والد-فرزند از طریق انعطاف‌پذیری شناختی اثر غیرمستقیم مثبت و معنادار بر گرایش به تفکر انتقادی دارند (05/0> p).

نتیجه گیری: بنابراین می‌توان نتیجه گرفت تعامل والد-فرزند و انعطاف‌پذیری شناختی می‌تواند مهارت تفکر انتقادی را در دانش‌آموزان پیش‌بینی کند و مسئولان مدارس و والدین باید به این متغیرها توجه ویژه داشته باشند.

کلیدواژه‌ها

موضوعات